به گزارش گلستان ما ؛ اجلاس سراسري نمايندگان اصلاح‌طلبان کشور پس از ماهها هیاهو و  جنجال آفرینی بدون حضور رهبران معنوی آن  برگزار و پس از ایراد چند سخنرانی کلیشه ای؛با بیانیه ای که مستخرج از پیام های رهبران غایب آن،فرازهای بعض سخنرانان و جعلیات و حذفیات مهم ترین مقاطع تاریخی انقلاب اسلامی،ادعاها و مطالبات متکبرانه،چشم بستن بر وقایع کنونی جهان و از جمله جهان اسلام همچون هفته وحدت،توهین مجله فرانسوی به پیامبر اکرم(ص)،جنایات داعش در جهان اسلام و...به پایان رسید؛تا یکبار دیگر این حقیقت برهمگان اثبات گردد که «فتنه گر را تدبیری به خروج نیست»!

این بیانیه را که باید پس از گذشت 5سال از فتنه 88 ؛مهمترین سند تاریخی بر باقی ماندن این جریان در فتنه و اصرار بر مطالبات کذایی آنان بدون جبران مافات و توبه از آن ساختارشکنی ها و همراهی با براندازان نظام جمهوری اسلامی دانست.دارای بخش هایی است که نه باور و اعتقاد جریان اصلاح طلبی بلکه ادعاهایی است که با واقعیت های تاریخی هیچ نسبتی ندارد.

در این بیانیه به هویت تاریخی و پرافتخاری!!! اشاره می شود که با تبار جعلی« دينداران روشن‌بين مشروطه‌طلب و آزادي‌خواه»-که در هیچ یک از دسته بندی های موجود تاریخی در ارتباط با مشروطه نمی گنجد- نَسب آن در هاله ای از ابهام انگلیسی باقی می ماند و از سوی دیگر بدون اشاره به مقطع تاریخی که خود را مفتخر به«پيشتازي و پيشکسوتي در دفاع از خط اصيل امام خميني (ره)، انقلاب و ارزش‌هاي ديني و ملي » می داند؛خطی بر 8سال  پرونده سیاه خود در پیشتازی پیشکسوانه در تهاجم به اصول و آرمانهای امام خمینی(ره) می کشد و  تحصن مجلس ششم،فتنه 78 و 88- که مهمترین بخش از حیات سیاسی سیاه این جریان را نشان می دهد- را کبک گونه نمی بیند.

هر چند  این دوربینی های ادعایی برای فرار از نزدیک بینی هایی است که همچون سایه همراه آنان است و اصل این همایش و این بیانیه برای فرار از همین واقعیت های تاریخی است.

در این بیانیه در حالی خود را «مدافع قرائتي از نظام جمهوري اسلامي و قانون اساسي می دانند که در آن اسلاميت و جمهوريت سازواره‌اي همسو و هماهنگ است. » که آثار مکتوب و مطلبات آنان در تمام دوران حیاتشان از دوم خرداد سال 76بر سبیل دموکراسی خواهی که در تضاد کامل با این سازواره‌ همسو و هماهنگ بوده است و بر مبنای آن « مانفیست جمهوری خواهی» نوشته شده است و در تمام سالهای پس از آن بدنبال اجرایی کردن این مانفیست بودند و توهم آنان در فریاد زدن« جمهوری ایرانی» در فتنه 88 هنوز از یادها نرفته است.این مدعیان از برپایی جامعه ای سخن می گویند که اولا  عملا اثبات کرده اند که به هیچ یک از شاخصه های آن اعم از آزاد، آباد، اخلاق مدار و عادلانه اعتقاد و باوری ندارند ثانیا این جامعه  و شاخصه های بی وصف اسلامی آن که«که رويي گشاده نسبت به همه دستاوردهاي عقلاني و علمي بشريت دارد» و آنرا بدون منبع آن مستند به فرموده امام خمینی(ره) می کنند که اولا سندیت مکتوبی با این ترکیب کلمات و عبارات برای آن نمی توانی پیدا کنید(http://www.rahe-emam.org/) ثانیا با اصل دوم قانون اساسی یعنی پایه های نظام جمهوری اسلامی و جامعه آن که بر پایه های ایمانی:

خدای یکتا (لا اله الا الله) و اختصاص حاکمیت و تشریع به او و لزوم تسلیم در برابر امر او؛وحی‏ الهی و نقش بنیادی آن در بیان قوانین؛معاد و نقش سازنده آن در سیر تکاملی انسان به سوی خدا؛عدل خدا در خلقت و تشریع؛امامت و رهبری مستمر و نقش اساسی آن در تداوم انقلاب اسلام؛کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توأم با مسیولیت او در برابر خدا، که از راه‏‏: اجتهاد مستمر فقهای جامع‏الشرایط بر اساس کتاب و سنت معصومین سلام الله علیهم اجمعین،استفاده از علوم و فنون و تجارب پیشرفته بشری و تلاش در پیشبرد آنها،نفی هر گونه ستمگری و ستم‏کشی و سلطه‏گری و سلطه‏پذیری،قسط و عدل و استقلال سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و همبستگی ملی را تأمین می‌کند.» بنا شده است تعارض دارد.

این مدعیان اخلاق،عدالت،مخالف انحصار بقدری کم حافظه هستند که  حتی با چشم بستن و قلم کشیدن بر دولت پدرخوانده امروز خودشان هاشمی رفسنجانی، خط امام  را از زمان حیات امام و پس از آن با حذف 8سال دولت کارگزاران( پدر معنوی اصلاح طلبان )به دوم خرداد سال 1376 و انتخاب توصیه ای و سفارشی او برای تعیین سيد محمد خاتمي پیوند می زنند  و رسواتر که  اولا دولت های نهم و دهم که  برخواسته از رای مردم است را نمی بینند و برای این رای و نظر مردم هیچ احترامی قائل نمی شوند

ثانیا با عبور از جنایات تاریخی خود در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و 8ماه هجمه به امام و خط امام(ره)؛مهر تاییدی بر عداوت خود و عدم توبه از فتنه 88 می زنند ثالثا حماسه 9دی88 که تاکیدی بر همان راه امام و رهبری بود و اینان مدعی این روز  و مشارکت در آن می باشند را حذف می کنند تا اثبات کنند که با این روز ملی هیچ نسبتی ندارند و جالب اینکه با اشاره صرف به جریان انتخابات 1392 و پس آن بدون اشاره به نام رئیس جمهور منتخبی که مدعی سهم  عمده در رای آوری آن هستند؛بطور ضمنی از آن تبری می جویند.

در بخش اصلی و پایانی این بیانیه که مشتمل بر بندهای( ملاحظات )این بیانیه است؛در حالیکه به شرايط خطير جهاني!!! و موقعيت حساس ملي !!! تاکید می کنند که اولا در بندهای دهگانه این بیانیه

1- با وجود دیدن توهین !!!به علی مطهری؛توهین نشریه فرانسوی با یک تیراژ میلیونی به پیامبر عظیم الشان که عکس العمل تمامی مسلمان را بدنبال داشته است را نمی بینند!!!و کوچکترین اشاره ای در محکومیت آن نمی کنند!

2- تهاجم تمدن وحشی غرب به جهان اسلام و کشتار مسلمانان در اقصی نقاط جهان را نمی بینند و به طرح شعار تهی گفتگوي!!! تمدن‌ها و حامي ايده !!!جهان عاري از خشونت بدون برداشتن و پیشنهاد گام عملی اکتفا می کنند!!؟

3- در ایام هفته وحدت اسلامی بجای تاکید بر این آرمان امام(ره) و انزجار از مراجع تقلید انگلیسی طراح هفته برائت،به طرح مطالبات قومی و مذهبی دامن می زنند

4- در این موقعیت حساس ملی جز در سطح فتوای مقام معظم رهبري در تحریم توليد و توسل به سلاح اتمي و همچنین صراحت نظر بر حق نقد ونظر در دفاع از اقدامات ساختارشکنانه یک نماینده مجلس و تضعیف کننده یک نهاد قانونی عالی کشور، علاوه بر اینکه به نقش و جایگاه ولایت فقیه بعنوان مهمترین میراث امام(ره) هیچ اشاره ای نمی کنند بلکه کمترین اشاره ای به نقش بی بدیل آن در اداره امور کشور در این شرایط حساس و التزام به آن نمی کنند!ثانیا در بندهای دهگانه آن :

1- در جملات مبهم و مجهول و نیز بدون  اشاره به عنوان صحیح رهبری «حضرت آیت الله العظمی خامنه ای مقام معظم رهبری» در اشاره به فتوای تحریم بر خلاف اشاره به عنوان رئیس دولت هفتم،اشاره به دیدگاه ها و ایده هایی که زیر چکمه های سربازان آمریکا لگد مال شده اند؛بدون اشاره به  منشا تروریست پروری و رفتارهاي دوگانه! ای که برای آن فاعلی نمی توان یافت  و محکومیت مطلق آن با عبور از اصل تبری،ارادت خود را به کشورهای غربی نشان می دهند.

2-با تنزل سطح مدیریت عالی نظام در مذاکراه هسته ای به سطح و رویکرد یک دولت و همچنین افزایش سطح ادعاهای غرب در ارتباط با برنامه هسته ای ایران به « مناقشات هسته‌اي» و همچنین توهم وجود کارشکنان داخلی! در صدد مصادره این مذاکرات می باشند.

3- در حالی که به تجربه دوران امام و رهبری بنيادي‌ترين تضمين کننده امنيت ملي ما وحدت و انسجام اسلامی حول محور ولی امر زمان بوده است،با مقدمه ای آلوده به سفسطه و اشاره به امر بدیهی که جز اصول قانون اساسی است:« ما بر اين باوريم بنيادي‌ترين تضمين کننده امنيت ملي، وحدت و انسجام ملت است و اين امر منوط به رسميت شناختن حقوق حقه و قانوني همه اقوام، پيروان اديان الهي و مذاهب و سليقه‌هاي مختلف سياسي و فکري است » ؛با قرینه واکنش ها به حماسه 9دی سال جاری که  اصولا  از ابتدای انقلاب اسلامی و در زمان حیات امام در مناسبت های مشابه همچون روز قدس،22بهمن و...در چارچوب اصل تولی و تبری چنین رویه ای وجود داشته است؛با اشاره به انتظار نسبت به «اقدامات وتدابير لازم جهت رفع عوامل استمرار شکاف‌هاي مخرب فعلي باشيم» وحشت و هراس خود را از 22بهمن سال جاری نشان می دهند.

4- در حالی اینان بر ضرورت اجراي تام و تمام همه اصول قانون اساسي و نفي برخورد تقليل‌گرايانه و گزينشي برخي وجوه و اصول آن در قبال اصول ديگر تاکيد می کنند که علاوه بر کودتای آنان علیه همین قانون اساسی و نهادهای آن در سال 88،در همین یکسال گذشته فریادهای آنان در مخالفت با طرح سئوال،استیضاح وزرا،عدم رای اعتماد به وزرا،اظهارنظر نمایندگان مجلس در خصوص توافق نامه ژنو،تصویب قانون معطل مانده امر به معروف و نهی از منکر و اجرایی شدن آن و...هنوز به گوش می رسد! و علاوه بر این نیز  با اشاره «تابوپنداري توجه به برخي اصول معطل مانده » منشا و ریشه های طرح همه پرسی و رفراندوم را که یادآور دوران جمهوری خواهی آنان در دولت سیاه اصلاحات است را به اذهان متبادر می کنند.

این مدعیان کم حافظه در حالی بر ضرورت اجراي تام و تمام همه اصول قانون اساسي و نفي برخورد تقليل‌گرايانه و گزينشي برخي وجوه و اصول آن در قبال اصول ديگر ؛جهت دفاع از اقدامات ساختارشکنانه علی مطهری در برابر مصوبه قانونی شورای عالی امنیت ملی تاکید می کنند که اصل ۱۷۶ ( وظایف شورای عالی امنیت ملی) نیز جز اصول قانون اساسی است. و در حالی این مدعیان  ابراز تعجب می کنند :

« که در عاليترين نماد و مظهر اعمال اراده ملت، يعني مجلس شوراي اسلامي، نمايندگان نتوانند از حق قانوني خود براي طرح ديدگاه‌هايشان استفاده نمايند.» که در یکسال گذشته کارنامه سیاهی از تهدیدات در تهاجم به نمایندگان مجلس در طرح دیدگاههای آنان در زمینه های مختلف از جمله حوزه سیاسی(طرح سئوال و استیضاح)،حوزه تقنینی،بیانیه های حمایتی، موضوع رانت 650میلیون یورویی،برداشت 4100میلیارد دلاری،دفاع از توهین های مقامات دولتی به نمایندگان ملت و...داشته اند.

5- این مدعیان قانون و قانون اساسی  که تجربه  تحصن مجلس ششم،فتنه 88 و زیر سئوال بردن مشارکت حداکثري مردم را در کارنامه خود دارند بدون اشاره به چارچوب های قانونی موجود خواستار:« ايجاد بسترهاي مناسب براي جلب مشارکت حداکثري مردم در انتخابات آتي مجلس و نفي شيوه‌هاي محدوديت آفرين در حق انتخاب مردم و تضمين شرايط براي برقراري انتخابات آزاد، قانونمند و رقابتي» می شوند!  که البته این از عمق نگرانی آنان با توجه به کارنامه سیاه شان در فتنه 88 نشات می گیرد.فتنه ای که در همین بیانیه حاضر به تبری جستن از آن نشدند.

6- این انحصارگرایان سیاسی بقدری دچار توهم هستند که از جریان نیمه جان اصلاحات به یک جریان بزرگ یاد و خط بطانی بر جریان بودن اعتدال بعنوان یک جریان سیاسی مستقل می کشند و از آن به یک مشی یاد می کنند:«وحدت و انسجام جريان بزرگ همه طيف‌ها و نيروهاي اصلاح طلب و پيروان مشي اعتدال، ضرورتي حياتي است » و در واقع برای خود یک هویت سیاسی مستقل قائل هستند که پیروان مشی اعتدال باید در زیر چتر آنان وارد عرصه مبارزات انتخاباتی شود.چراکه آنان از اینکه اعتدال بعنوان یک جریان سیاسی مستقل  و در عرض اصلاحات مطرح شود بسیار وحشت دارند و آنرا مقدمه حذف خود می دانند.

7-  اینان فقط بر «حفظ احترام و جايگاه رهبران و بزرگاني که سرمايه اجتماعي و ملي اين جريان » تاکید دارند و نه رهبران و بزرگان انقلاب اسلامی دیگر جریانات. و همچنین  فقط :«حسن استفاده از اين بزرگان در تقويت انسجام و ارتقاء فرهنگ تحزب و تحکيم پيوندهاي تشکيلاتي و نهادمند کردن تفکر و انديشه اصلاح طلبي و مشي اعتدال گرايانه را فرصتي تاريخي» می دانند و همه را  به تحقق آن متعهد و ملتزم می دانند!!؟ نه رهبران و بزرگان انقلاب اسلامی دیگر جریانات!!؟ و مشخص است که اینان به سران و اصحاب اصلی فتنه 88اشاره دارند.

8- اینان بقدری اخلاق مدار،قانون مدار ،منصف،عادل هستند که که بخش مهمي!!! از شرايط دشوار و بسيار سخت موجود را محصول عملکردهاي ناصواب و تصميمات نسنجيده مدعيان اصول‌گرايي دولت‌هاي گذشته می دانند!!؟ و اصلا 8سال دوران اصلاحات و فلاکت اقتصادی مردم را فراموش کرده اند! دورانی که  بوی تعفن رشوه های نفتی هنوز به مشام می رسد و جزایری ها و زنجانی ها و...در این دولت پرورش یافتند.

9-این فتنه گران در همان خط خبری« فتنه آنلاین» همچون بندهای دیگر این بیانیه  به موضوعی اشاره می کنند که از سال 1376 جز اصلی ترین خطوط آتش آنان بود و شدیدترین سیلی را از آنان در فتنه های 78 و 88 خورد و تا به امروز هم  بر خلاف محاسبات جریان سازی خود بوسیله روزنامه های زنجیره ای و سایت ها و شبکه های اجتماعی نتوانسته اند از جریان رسانه ای شکل گرفته  آن عبور کنند و بخاطر همین با  فریاد همراه با خشم و بغض خود در صدد حذف آنان می باشند.

10- دوران استفاده ابزاری و سیاسی تا پای صندوق های رای از زنان به اتمام رسیده و چهره واقعی این مدعیان حقوق زنان در سال گذشته و در جریان انتخاب شهردار تهران و نوع برخورد با الهه راستگو عضو  اصلاح طلب شورای شهر تهران  بر همگان آشکار شده است.

جالب تر از این ادعا و جعلیات اینکه در بند بند این ملاحظات دهگانه که سرنخ های مشتمل بر سر خط های اصلی حاشیه سازی های عمده  در یک سال و اندی گذشته را در کشور می توان پیدا کرد؛آشکار می گردد که اتاق فکر و فرمان اعتدال برای دامن زدن به این حاشیه ها و دو قطبی سازی فضای کشور کجا بوده است که باید این خانه عنکبوتی افسادطلبان را برای همیشه بست.

نویسنده : محمد حیدری